بررسی رابطه بین روش های جلب مشارکت با انجام فعالیت های داوطلبانه در بین داوطلبان جمعیت هلال احمر استان کهگیلویه و بویراحمد در سال ۱۳۸۹
Authors
abstract
مقدمه: با توجه به گسترش روزافزون علم و تکنولوژی روز، روند جلب همکاری افراد متفاوت تر از گذشته است و اتخاذ شیوه و روش مناسب در دعوت به عضویت مردم حائز اهمیت می باشد. این پژوهش از این حیث که در بر گیرنده نگرش ها و عملکردهای داوطلبان جمعیت هلال احمر استان کهگیلویه و بویراحمد در زمان حضور در یکی از گروه های داوطلبی است، می تواند نتایجی را به دنبال داشته باشد که با تکیه بر آنها برای تداوم جلب مشارکت های مردمی استراتژی مناسبی اتخاذ گردد. روش ها: مطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی برروی 400 نفر از داوطلبان استان کهگیلویه و بویر احمد در سال 1389 است. روش پژوهش در این مطالعه، روش همبستگی و ابزار سنجش، پرسشنامه محقق ساخته بود که به شیوه طیف لیکرت طراحی شد. پرسشنامه متشکل از چهل سؤال بود که متغیر مستقل، یعنی روش های جلب مشارکت مردم، سه خرده مقیاس (روش های چهره به چهره، روش های تبلیغات و روش های گروه سازی) و متغیر وابسته یعنی انجام فعالیت های داوطلبانه چهار خرده مقیاس (انجام فعالیت های داوطلبانه گروه های حمایت، مهارت، مشارکت و هدایت) را بررسی می کرد. یافته ها: براساس یافته های این پژوهش، با استفاده از آزمون مجذور کای معلوم شد که از نظر پاسخگویان، بین میزان مشارکت در فعالیت های داوطلبانه با میزان استفاده از روش های جلب مشارکت رابطه معنی داری وجود دارد (05/0p<). نتیجه گیری: روش های جلب مشارکت تأثیر بالایی در انجام فعالیت های داوطلبانه دارد. به تناسب شرایط خاص گروه ها ونیز خصوصیات خاص فرهنگی و امکانات موجود می توان هم به صورت فردی و هم به صورت گروهی، زمینه های جلب مشارکت افراد در فعالیت های داوطلبانه را فراهم کرد.
similar resources
بررسی رابطه بین روشهای جلب مشارکت با انجام فعالیتهای داوطلبانه در بین داوطلبان جمعیت هلالاحمر استان کهگیلویه و بویراحمد در سال 1389
مقدمه: با توجه به گسترش روزافزون علم و تکنولو‍ژی روز، روند جلب همکاری افراد متفاوت تر از گذشته است و اتخاذ شیوه و روش مناسب در دعوت به عضویت مردم حائز اهمیت میباشد. این پژوهش از این حیث که در بر گیرنده نگرشها و عملکردهای داوطلبان جمعیت هلال احمر استان کهگیلویه و بویراحمد در زمان حضور در یکی از گروههای داوطلبی است، میتواند نتایجی را به دنبال داشته باشد که با تکیه بر آنها برای تداوم جلب م...
full textعوامل مؤثر در میزان مشارکت داوطلبان جمعیت هلال احمر
مقدمه:شناسایی عوامل مؤثر بر میزان مشارکت داوطلبان جمعیت هلال احمر، می تواند موجبات مشارکت بیشتر اقشار جامعه را فراهم سازد. هدف مطالعه حاضر، شناخت عوامل مؤثر بر میزان مشارکت داوطلبان جمعیت هلال احمر می باشد. روش ها: در این پژوهش از روش تحقیق کیفی استفاده شده است. جامعه این مطالعه از داوطلبان فعال، عادی و مسئولان امور داوطلبان جمعیت هلال احمر می باشند. برای جمعآوری اطلاعات از تکنیک بحث های گروهی...
full textرابطه رضایت شغلی با تعهد سازمانی در بین کارکنان جمعیت هلال احمر
مقدمه: رضایت شغلی و تعهد سازمانی را می¬توان پیش¬نیازهای کارایی درونی و بیرونی سازمان دانست. هدف اصلی این مقاله بررسی میزان ارتباط رضایت شغلی و تعهد سازمانی کارکنان جمعیت هلالاحمر استان همدان در سال 1389 است. روش¬ها: تحقیق حاضر از نظر روش تحلیل داده¬ها، توصیفی-همبستگی است. از بین کارکنان جمعیت هلال احمر استان همدان با روش نمونه¬گیری تصادفی طبقهای/لایهای و با استفاده از فرمول کوکران، 120 نفر ا...
full textرابطۀ شیوه های مقابله با استرس، سرسختی روان شناختی و خودکارآمدی در امدادگران جمعیت هلال احمر استان کهگیلویه و بویراحمد
مقدمه: امدادگران، روزانه در محیط کار با عوامل استرس زای متعددی همچون کار بیش از حد توان، تعارضات فردی، کار شیفتی، سروکارداشتن با مرگ و میر، فقدان حمایت روانی، تضاد با مدیران و ابهام در میزان اختیارات روبه رو می شوند. این عوامل می تواند بر امدادگران تأثیر بگذارد. به کارگیری راهبردهای مقابله با استرس، سرسخت بودن و احساس کارایی امدادگر در برخورد مؤثر با چالش ها و فعالیت ها در سلامت روان امدادگران ...
full textاثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین
Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...
full textاثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین
Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...
full textMy Resources
Save resource for easier access later
Journal title:
امداد و نجاتجلد ۲، شماره ۴، صفحات ۰-۰
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023